کودکان و مهارت یاری رساندن به دیگران
پرورش مهارت های زندگی در کودکان,مهارت توجه و علاقه به دیگران, والدین, ابراز احساسات به دیگران,کمک کردن به مردم, قهرمانان, هدیه دادن به یکدیگر
کودک برای اولین بار در درون خانواده، کمک کردن به دیگران را یاد می گیرد.
چکیده: فرزندان در درون خانواده باید عادت کنند از مهارت هایشان برای کمک به دیگران استفاده کنند؛ حتی اگر آن مهارت بسیار ساده و پیش پا افتاده باشد. با این کار آنها برای اداره زندگی خود در آینده آمادگی پیدا میکنند. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 980 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 980 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
مقدمه
«علاقه و توجه» کردن به دیگران جزو مهارتهای زندگی قرار میگیرد؛ نه فقط به خاطر آنکه صفت خوبی است، بلکه از آن جهت که علاقه باعث میشود. این علاقه و توجه موجب میشود، ما از یکدیگر چیزهایی یاد بگیریم و همچنین به همدیگر کمک کنیم. مردم به صورت مجزا کارایی خوبی ندارند. علاقه، انسانها را به هم پیوند میدهد و به ما و فرزندانمان حس اجتماعی بودن را هدیه میکند.
چه کسی میتواند مرا کمک کند؟ هر سنی
نوشتن
نوشتنِ هدفمند برای کسب اطلاعات
همیشه چیزی هست که دیگران میتوانند در مورد آن به ما کمک کنند. اما ابتدا آنها باید بدانند که ما به کمک نیاز داریم. برای انجام این فعالیت نیاز به کاغذ و مداد دارید.
دو ستون روی کاغذ رسم کنید. بالای ستون سمت راست بنویسید: «برای... به کمک نیاز است.» در قسمت بالای ستون سمت چپ بنویسید: «چه کسی میتواند کمک کند؟» و کاغذ را در جایی بچسبانید. کسانی که میتوانند کمک کنند، نام خود را خواهند نوشت.
مثال: ساعت مادر شکسته است و دوستی که تعمیر کردن ساعت را میداند به خانه میآید و پیشنهاد کمک میکند. ممکن است سارا، برای کنترلِ هجّی کلمههای موضوعِ تحقیقش نیاز به کمک کسی داشته باشد و برادر بزرگترش به او پیشنهاد کمک کند. مسئلۀ مهم این است که بچهها عادت کنند از مهارتهایشان برای کمک به یکدیگر استفاده کنند. این کار نظمی به کمک گرفتن و کمک دادن جهت ادارۀ منزل میدهد.
نوشتنِ هدفمند برای کسب اطلاعات
همیشه چیزی هست که دیگران میتوانند در مورد آن به ما کمک کنند. اما ابتدا آنها باید بدانند که ما به کمک نیاز داریم. برای انجام این فعالیت نیاز به کاغذ و مداد دارید.
دو ستون روی کاغذ رسم کنید. بالای ستون سمت راست بنویسید: «برای... به کمک نیاز است.» در قسمت بالای ستون سمت چپ بنویسید: «چه کسی میتواند کمک کند؟» و کاغذ را در جایی بچسبانید. کسانی که میتوانند کمک کنند، نام خود را خواهند نوشت.
مثال: ساعت مادر شکسته است و دوستی که تعمیر کردن ساعت را میداند به خانه میآید و پیشنهاد کمک میکند. ممکن است سارا، برای کنترلِ هجّی کلمههای موضوعِ تحقیقش نیاز به کمک کسی داشته باشد و برادر بزرگترش به او پیشنهاد کمک کند. مسئلۀ مهم این است که بچهها عادت کنند از مهارتهایشان برای کمک به یکدیگر استفاده کنند. این کار نظمی به کمک گرفتن و کمک دادن جهت ادارۀ منزل میدهد.
قهرمانان در بین ما هستند، هر سنی
خواندن
درک ایدههای اصلی
به یاد آوردن و در میان گذاشتن جزئیات
این فعالیت، صحبت کردن و تمرینِ خواندن را تشویق میکند. برای این کار نیاز به روزنامه، خودکار یا مداد و قیچی دارید. از روزنامه مطالبی دربارۀ کارهای قهرمانانۀ افراد عادی ببُرید.
مثال: شخصی یک نفر را از آتشسوزی نجات میدهد و همسایهای جلوی یک دزدی را میگیرد و نوجوانی، کودکی را که نزدیک است با اتومبیل تصادف کند، نجات میدهد.
دربارۀ زمانی که کمکِ خاصی به شخصی کردهاید فکر کنید و آن را به خاطر بیاورید. خاطراتتان را برای هم تعریف کنید. دربارۀ کارهای خوبی که دیگر اعضای خانواده انجام دادهاند با هم صحبت کنید. پدربزرگ، مادربزرگ و اجدادتان را فراموش نکنید.
دربارۀ یکی دو نفر که به مردم توجه نشان داده و افراد خودخواهی نبودهاند ـ چه افراد معروف و چه افراد ناشناخته ـ و مورد تحسین شما هستند فکر کنید. به چه علت آنها را دوست دارید؟ آیا راه هایی هست که بیشتر شبیه آنها بشویم؟ آنها چه کاری انجام دادهاند؟ این فکرها را مطرح کنید و دربارۀ کارهای واقعگرایانهای که هر یک از شما میتواند انجام دهد تا بیشتر شبیه این قهرمانان شود، فکر کنید.
درک ایدههای اصلی
به یاد آوردن و در میان گذاشتن جزئیات
این فعالیت، صحبت کردن و تمرینِ خواندن را تشویق میکند. برای این کار نیاز به روزنامه، خودکار یا مداد و قیچی دارید. از روزنامه مطالبی دربارۀ کارهای قهرمانانۀ افراد عادی ببُرید.
مثال: شخصی یک نفر را از آتشسوزی نجات میدهد و همسایهای جلوی یک دزدی را میگیرد و نوجوانی، کودکی را که نزدیک است با اتومبیل تصادف کند، نجات میدهد.
دربارۀ زمانی که کمکِ خاصی به شخصی کردهاید فکر کنید و آن را به خاطر بیاورید. خاطراتتان را برای هم تعریف کنید. دربارۀ کارهای خوبی که دیگر اعضای خانواده انجام دادهاند با هم صحبت کنید. پدربزرگ، مادربزرگ و اجدادتان را فراموش نکنید.
دربارۀ یکی دو نفر که به مردم توجه نشان داده و افراد خودخواهی نبودهاند ـ چه افراد معروف و چه افراد ناشناخته ـ و مورد تحسین شما هستند فکر کنید. به چه علت آنها را دوست دارید؟ آیا راه هایی هست که بیشتر شبیه آنها بشویم؟ آنها چه کاری انجام دادهاند؟ این فکرها را مطرح کنید و دربارۀ کارهای واقعگرایانهای که هر یک از شما میتواند انجام دهد تا بیشتر شبیه این قهرمانان شود، فکر کنید.
هدیۀ زمان، هر سنی
ارتباط
ایجاد مفاهیم زمان و مسئولیت شخصی
دادن هدیه فرصتی است تا فکر کنیم، چه چیزی میتواند دیگری را خوشحال کند. دربارۀ هدایایی که مردم دوست دارند دریافت کنند و هزینۀ زیادی هم در بر ندارد، صحبت کنید. دربارۀ ساختن هدایا در خانه صحبت کنید. برای درست کردن شیرینی، دوختن یک دستگیرۀ آشپزخانه و یا ساختن یک ماکت هواپیما چه مواردی مورد نیاز است؟
دربارۀ افرادی فکر کنید که دوست دارید به آنها هدیه بدهید. فکر کنید که چه چیزی برای هر شخصی مناسب است. فکرهایتان را روی هم بگذارید و چند مورد را انتخاب کنید. دربارۀ هدایای غیرمادی فکر کنید. ممکن است برای کمک به یک نفر از مهارت خاصی استفاده کنید.
از نظر بچهها این هدیه میتواند این گونه باشد: «من یک ساعت با برادر کوچکترم بازی میکنم»؛ «به مدت سه روز من رختخواب خواهرم را مرتب میکنم»؛ «یک هفته من به جای مادر، علفهای باغچه را وجین میکنم»؛ «من اتومبیل را میشویم.»
برای بزرگترها این هدیه میتواند این طور باشد: «در طول هفتۀ بعد، من هر شب قبل از آنکه بخوابی دست کم یک ربع برایت کتاب میخوانم»؛ «آخر هفته با تو به پیادهروی میآیم.»
والدین و فرزندان میتوانند این فعالیتها را به شکلهای بسیار گوناگونی اجرا کنند. یکی از بهترین و شگفتانگیزترین چیزها بین خواهر و برادرها توجه نشان دادن به یکدیگر است.
وقتی علی نه ساله بود، به علت بیماری شش ماه بستری شد. هر روز خواهرِ هفت سالهاش مینا با وَرجه وورجه از مدرسه به خانه میآمد و میخواست بیرون برود و با دوستانش بازی کند؛ اما او ابتدا به دیدن علی میرفت و میپرسید: «امروز میخواهی پیش تو باشم؟» بعد شروع میکرد به تعریف کردن موضوعات جالبی در مورد همکلاسیها و معلمها و اتفاقات خاصی که پیش آمده بود و کلی با هم میخندیدند. این اوقات برای هر دوی آنها خیلی خوب بود (هم برای کسی که محبت نشان داده بود و هم برای کسی که آن را دریافت کرده بود).
این دختر کوچک از کجا یاد گرفته بود که اوقات خود را با دیگری شریک شود؟ این چیزی بود که وی در خانه دیده بود. والدینِ او هر دو کار میکردند. وقتی به خانه میرسیدند، هر کدام از آنها جریان آن روز را (معمولاً اتفاقات جالب را) تعریف میکرد. این دختر نیز گوش میکرد و یاد گرفت.
منبع: دروتی، ریچ؛ (1393)، کلیدهای پرورش مهارت های اساسی زندگی در کودکان و نوجوانان، مترجم اکرم قیطاسی، انتشارات صابرین.
ایجاد مفاهیم زمان و مسئولیت شخصی
دادن هدیه فرصتی است تا فکر کنیم، چه چیزی میتواند دیگری را خوشحال کند. دربارۀ هدایایی که مردم دوست دارند دریافت کنند و هزینۀ زیادی هم در بر ندارد، صحبت کنید. دربارۀ ساختن هدایا در خانه صحبت کنید. برای درست کردن شیرینی، دوختن یک دستگیرۀ آشپزخانه و یا ساختن یک ماکت هواپیما چه مواردی مورد نیاز است؟
دربارۀ افرادی فکر کنید که دوست دارید به آنها هدیه بدهید. فکر کنید که چه چیزی برای هر شخصی مناسب است. فکرهایتان را روی هم بگذارید و چند مورد را انتخاب کنید. دربارۀ هدایای غیرمادی فکر کنید. ممکن است برای کمک به یک نفر از مهارت خاصی استفاده کنید.
از نظر بچهها این هدیه میتواند این گونه باشد: «من یک ساعت با برادر کوچکترم بازی میکنم»؛ «به مدت سه روز من رختخواب خواهرم را مرتب میکنم»؛ «یک هفته من به جای مادر، علفهای باغچه را وجین میکنم»؛ «من اتومبیل را میشویم.»
برای بزرگترها این هدیه میتواند این طور باشد: «در طول هفتۀ بعد، من هر شب قبل از آنکه بخوابی دست کم یک ربع برایت کتاب میخوانم»؛ «آخر هفته با تو به پیادهروی میآیم.»
والدین و فرزندان میتوانند این فعالیتها را به شکلهای بسیار گوناگونی اجرا کنند. یکی از بهترین و شگفتانگیزترین چیزها بین خواهر و برادرها توجه نشان دادن به یکدیگر است.
وقتی علی نه ساله بود، به علت بیماری شش ماه بستری شد. هر روز خواهرِ هفت سالهاش مینا با وَرجه وورجه از مدرسه به خانه میآمد و میخواست بیرون برود و با دوستانش بازی کند؛ اما او ابتدا به دیدن علی میرفت و میپرسید: «امروز میخواهی پیش تو باشم؟» بعد شروع میکرد به تعریف کردن موضوعات جالبی در مورد همکلاسیها و معلمها و اتفاقات خاصی که پیش آمده بود و کلی با هم میخندیدند. این اوقات برای هر دوی آنها خیلی خوب بود (هم برای کسی که محبت نشان داده بود و هم برای کسی که آن را دریافت کرده بود).
این دختر کوچک از کجا یاد گرفته بود که اوقات خود را با دیگری شریک شود؟ این چیزی بود که وی در خانه دیده بود. والدینِ او هر دو کار میکردند. وقتی به خانه میرسیدند، هر کدام از آنها جریان آن روز را (معمولاً اتفاقات جالب را) تعریف میکرد. این دختر نیز گوش میکرد و یاد گرفت.
منبع: دروتی، ریچ؛ (1393)، کلیدهای پرورش مهارت های اساسی زندگی در کودکان و نوجوانان، مترجم اکرم قیطاسی، انتشارات صابرین.
بیشتر بخوانید:
کودکان و آموزش ابراز علاقه به دیگران
کودکان و آموزش ابراز احساسات مثبت به دیگران
اعتماد به نفس در کودکان؛ چرا و چگونه (بخش اول)
اعتماد به نفس در کودکان؛ چرا و چگونه (بخش دوم)
کودکان؛ فوت و فن تلاش کردن
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}